صدای تو مرا مست می کند
می برد تا اوج تا نمی دانم کجا
تو در سکوت خانه می خوانی
و من در تاریکی اتاقم فقط به تو گوش می دهم
سراپا گوش می شوم
و تنها صدایی که جاریست
صدای توست
اه که چه زیبا می نوازد این صدا مرا
کاش تا اخر دنیا می خواندی
شعر فروغ را
و من فقط گوش می دادم
دیگر چیزی برایمان مهم نبود
مهم نبود که چه گوش نامحرمی صدای تو را می شنود
یا چه چشم نامحرمی اشکهای مرا می بیند
مهم این بود که قلبهایمان دارد دیوانه وار برای هم می تپد
یک سال دو سال ...
کی این عشق زوال می یابد
گذشت این همه سال کافی نبود...
صدای تو مرا مست می کند
می برد تا اوج تا نمی دانم کجا
سایه